فضائل امام زمان علیه السلام ــ شب نیمهی شعبان ۱۴۴۰
فضائل امام زمان علیه السلام ــ شب نیمهی شعبان ۱۴۴۰
محتویات
- ۱ شب نیمهی شعبان و ذکر فضائل امام زمان علیه السلام
- ۲ فهرست چهارده فضیلت از فضائل امام زمان علیه السلام
- ۲.۱ کثرت آیات و روایات دربارهی امام زمان علیه السلام
- ۲.۲ بشارت به امام زمان علیه السلام در کتب آسمانی قبل
- ۲.۳ شرافت نسب آن حضرت علیه السلام
- ۲.۴ درخشش ویژهی نور امام زمان علیه السلام در کنار باقی انوار اهل بیت علیهم السلام
- ۲.۵ معراج جسمانی امام زمان علیه السلام
- ۲.۶ برتری مقام امام زمان علیه السلام بر امامان از نسل امام حسین علیه السلام
- ۲.۷ امام زمان علیه السلام برپاکنندهی وعدههای الاهی
- ۲.۸ بوسهزدن جبرئیل به دست امام زمان علیه السلام
- ۲.۹ اقتدای حضرت عیسی علیه السلام به امام زمان علیه السلام
- ۲.۱۰ ارزشمندی خدمت به امام زمان علیه السلام
- ۲.۱۱ استحباب برپاخواستن هنگام ذکر لقب قیامکنندهی امام زمان علیه السلام
- ۲.۱۲ بر گردن نداشتن بیعت هیچ ظالمی
- ۲.۱۳ مَحبّت امام زمان علیه السلام و مَودّت ایشان
- ۲.۱۴ مورد انتظار بودن امام زمان علیه السلام و فضلیت آن
شب نیمهی شعبان و ذکر فضائل امام زمان علیه السلام
شب نیمهی شعبان شب بسیار با فضیلتی است که بعد از لیالی قدر یکی از بهترین شبهای سال است.
میلاد امام زمان علیه السلام در صبح جمعه چند دقیقه مانده به اذان صبح سال ۲۵۵، مزید بر فضیلت این روز است. این میلاد فرخنده را به اهل بیت علیهم السلام عرض تبریک داریم.
در این شب که شب قدر و شب و احیا و شب برات از جهنم و مغفرت به حساب میآید، بنا داریم که با بیان فضایل امام زمان علیه السلام به عنوان یمی از دریا و مشتی از خروار، خداوند را عبادت کنیم چرا که شیعه و سنی این روایت را از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کردهاند که «ذکرُ عليٍّ عِبادةٌ» سخن گفتن از امیرالمؤمنین علیه السلام که به تَبَع، شامل باقی اهل بیت علیه السلام هم میشود. در این گونه روایات، امیرالمؤمنین علیه السلام به عنوان گل سرسبد سلسلهی امامت مطرح میشوند و این روایات اختصاص به ایشان ندارد بلکه هر کسی که در جای ایشان است، چنین فضیلتی برای او خواهد بود و این روایات ناظر به او نیز هست؛ پس شامل جانشینان و خلفای معصوم ایشان هم خواهد بود.
میخواهیم با این کار، بر معرفت خود به ایشان بیفزاییم و عنایات ایشان را برای جمع خود جلب نماییم.
در زیارت جامعهی کبیره، امام هادی علیه السلام به ما آموزش دادهاند که «مَوَالِيَّ لَا أُحْصِي ثَنَاءَكُمْ وَ لَا أَبْلُغُ مِنَ الْمَدْحِ كُنْهَكُمْ وَ مِنَ الْوَصْفِ قَدْرَكُم»: ای آقایان من! من توانایی ثنای شما را آن گونه که لایق شما است بیان کنم و…
یعنی اهل بیت علیهم السلام در رتبهای هستند که منزّهاند از اینکه ما بتوانیم به کمالی از آنها، آن گونه که حقش است دسترسی پیدا کنیم. در سفری که امام رضا علیه السلام به اجبار مأمون به مرو تشریف بردند (مرو در حال حاضر یکی از شهرهای ازبکستان است)، در آنجا یکی از روایان ایشان وارد شهر شد و به مسجد جامع آنجا رفت. بعد که برگشت، حضرت علیه السلام از او پرسیدند که چه خبر بود؟ گفت هر جایی که من رفتم گفتگویی از مقام امامت بود. حضرت رضا علیه السلام ناراحت شدند و گفتند اینها چه خبر دارند که مقام امامت چیست؟! اگر همهی بلغا، حکما و دانشمندان و خردمندان و … دور هم جمع شوند که بتوانند یکی از فضائل امام را عَلَی مَا هُو حَقُّه بیان کنند، نمیتوانند. معنایش این است که ما فقط نمیتوانیم به فضائل امام زمان علیه السلام احاطه علمی پیدا کنیم بلکه نمیتوانیم حتی یکی از کمالات ایشان را آن چنان که حقش است، بیان کنیم.
پس آنچه ما اینجا گفتگو میکنیم، من باب یمی از دریا است، نه آنکه به حقیقت همان هم دسترسی پیدا کنیم بلکه فقط به مقداری که بتوانیم بفهمیم.
نکته دیگر اینکه مرحوم محدث نوری رحمة الله علیه کتابی شریف به نام نجم ثاقب (که به غلط گفته میشود نجم الثاقب اگر هم بخواهیم الف و لام بگذاریم باید بگوییم: النجم الثاقب) دارند که ایشان این کتاب را به امر استادش میرزای شیرازی رحمة الله علیه صاحب فتوای تنباکو تألیف کرده است. مرحوم استاد، حاج آقای حلبی خیلی به خواندن این کتاب تأکید داشتند و الحق و الإنصاف خواندن این کتاب مساوی ۲۰ کتاب در مهدویت است به خاطر مطالب فراوان و ارزندهای که در آن است. این بزرگوار در این کتاب در باب سوم، فصل دوم وارد گفتگو در خصائص امام زمان علیه السلام میشود و در این بخش چهل و شش خصیصه از خصائص ایشان را بیان میکند. که خود من هم بعد از اینکه این بخش را مطالعه کردم، ده، دوازده تای دیگری را به آن اضافه کردم. منظور از خصیصه در اینجا، صفاتی است که مخصوص امام زمان علیه السلام استو دربارهی باقی اهل بیت علیهم السلام ذکر نشده است.
مثال: مقام پیامبر صلی الله علیه و آله مسلماً برترین مقام است و باقی معصومین علیهم السلام با ایشان از جهت رتبه و مقام قابل قیاس نیستند. اما در عین حال در سید الشهداء علیه السلام ویژگیهایی است کهدربارهی پیامبر صلی الله علیه و آله بیان نشده است. اصطلاحا میگویند فضیلت من وجه است نه مطلقاً. مثلاً تربت امام حسین علیه السلام شفا است اما دربارهی پیامبر صلی الله علیه و آله بیان نفرمودند.
برای امام زمان علیه السلام هم ۴۶ فضیلت در روایات آمده که در باقی معصومین علیه السلام بیان نشده است.
میخواهیم ۱۳، ۱۴ تا از اینها را بیان کنم و با بیان آنها، معرفت خود را نسبت به ایشان و تقرب خود را نسبت به خداوند افزایش دهیم. به شرط اینکه هر کدام از این فضائل که بیان میشود آن را با یک صلوات خاتمه دهید.
فهرست چهارده فضیلت از فضائل امام زمان علیه السلام
کثرت آیات و روایات دربارهی امام زمان علیه السلام
در بین ائمه علیه السلام غیر از امیرالمؤمنین علیه السلام به اندازهی ایشان، آیه و روایت دربارهشان نقل نشده است. آیاتی که دربارهی ایشان علما نقل کردهاند، حدود ۳۰۰ آیه در شیعه و ۱۰۰ آیه در اهل سنت است. کتابهای آیات المهدویة در شیعه زیاد است. دربارهی کدام یک از معصومین علیه السلام این همه آیه سراغ دارید.
روایات مهدویت در اهل سنت بیش از ۶۰۰ حدیث است و در شیعه بیش از ۲۰۰۰ روایت غیر مکرر است. این همه آیه و روایت دربارهی هیچ کدام از معصومین علیه السلام (غیر از امیرالمؤمنین علیه السلام) حتی سید الشهداء علیه السلام وجود ندارد.
مثال بزنیم: در کتاب بحارالأنوار، مجلد مربوط به بعضی از ائمه علیهم السلام، سه امام در یک مجلد است، دربارهی امام رضا علیه السلام، روایات مربوط به ایشان یک مجلد را به خود اختصاص داده است و روایات سید الشهداء علیه السلام، دو مجلد را به خود اختصاص داده است. در موضوع امام زمان علیه السلام، سه جلد از بحار دربارهی ایشان است. یعنی حجم روایات مهدوی بیش از روایات باقی ائمه علیه السلام است. پس میتوانیم بگوییم که بیشترین تأکید در بین روایات مربوط به امام اول و امام آخر علیهما السلام است.
بشارت به امام زمان علیه السلام در کتب آسمانی قبل
بشارات ظهور امام زمان علیه السلام در همهی کتب آسمانی قبل آمده است. این نکته را هم وضعیت موجود کتب آسمانی به ما نشان میدهد (در تورات و انجیل، زبور و اوستا میتوانیم پیدا کنیم).
قرآن در آیه ۱۰۵ سوره انبیا میفرماید: «وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُون». ذکر را معمول مفسیرین، به تورات معنا میکنند. روایتی از امیرالمؤمینن علیه السلام داریم که نشان میدهد که ذکر خاص تورات نیست. بلکه به مطلق کتب آسمانی که یادآور حق متعال هستند، ذکر میگویند.
پس با این حساب معنایش چنین میشود که ما در صحف حضرت ابراهیم علیه السلام، تورات حضرت موسی علیه السلام و … نوشتیم. در همهی آنها نوشتیم که «أن الأرض یرثها عبادی الصالحون». ارث، مالی است که ابتدائا مال شما نیست و از دیگری به شما منتقل میشود. این عبارت یعنی حاکمیت این کشورها در اختیار پادشاهان و دولی بوده است که ناصالح بودند. خداوند دولت و حکومت همه را از بین میبرد و کشورهای ایشان را به عنوان ارث به صالحان واگذار میکند. این آیه نشان دهندهی این است که بشارت ایشان در همه کتب آسمانی بوده است.
شرافت نسب آن حضرت علیه السلام
امام زمان علیه السلام از سه یا چهار سو شرافت نسبی دارند. سه تای آنها شرافت معنوی و یکی شرافت ظاهری است. از یک سو نسب ایشان به نبی اکرم و امیرالمؤمنین و حضرت زهرا علیهم السلام میرسد. از سوی دیگر، آن حضرت از دو جهت منسوب به این سه بزرگوار هستند هم از طریق امام حسین علیه السلام و هم از طریق امام حسن علیه السلام. یعنی از طریق پدر حسینی و از طریق مادر (بعد از امام سجاد علیه السلام که همسر ایشان، فاطمه، دختر امام مجتبی علیه السلام و مادر امام باقر علیه السلام بود) حسنی هستند. به همین دلیل حتی در روایات اهل سنت هست که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «منهما مهدي هذه الأمة». یعنی مهدی علیه السلام از هر دوی اینها است. از طریق مادر نسلشان به شمعون علیه السلام از پیامبران بنی اسرائیل و وصیّ حضرت عیسی علیه السلام میرسد. بنابراین، از این طریق هم ایشان پیامبرزاده هستند.
اما شرافت ظاهری ایشان، این است که از دو طریق امپراتورزاده و شاهزاده هستند. از طریق امام سجاد علیه السلام از نسل پادشاهان ساسانی و کسرازادهاند و از طریق پدرِ مادر یعنی یشوعا _ که پدر جناب نرجس خاتون است _ در واقع ایشان نتیجهی قیصر، امپراتور روم به حساب میآیند. یعنی آن کسی را که خداوند میخواهد او را امپراتور کل جهان کند، او را از نسل شاهان قرار داده است.
درخشش ویژهی نور امام زمان علیه السلام در کنار باقی انوار اهل بیت علیهم السلام
در سفر معراج روایات متعدد داریم که بعضی از آنها را سنیها هم نقل کردند که پیامبر صلی الله علیه و آله در ساق عرش انوار دوازده امام علیهم السلام را دیدند که نور حضرت صاحب الزمان علیه السلام در میان باقی انوار مانند یک ستاره متلألئ بود و جلوهی برتر و بالاتری داشت. این روایت را مرحوم محدث نوری رحمة الله علیه در نجم ثاقب از ۵، ۶ طریق نقل کرده است که طریق سنی هم دارد. جناب میرحامد حسین رحمة الله علیه در کتاب عبقات الانوار _ که یکی از مجلداتشان دربارهی حدیث نور است و بحث انوار اهل بیت علیهم السلام را از طرق اهل سنت مطرح میکند _ این روایت را آورده است.
معراج جسمانی امام زمان علیه السلام
در مورد چهارده معصوم غیر از پیامبر صلی الله علیه و آله، معراج جسمانی نقل شده نداریم (نمیگوییم نبوده، میگوییم نقل نشده است).
معراج جسمانی پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از نبوتشان و قبل از میلاد حضرت زهرا علیها السلام بوده است چرا که وجود جسمانی ایشان از سیبی گرفته شد که ایشان در بهشت در معراج تناول کردند و هرگاه به بهشت مشتاق میشدند، حضرت زهرا علیها السلام را میبوییدند.
زمانی که امام زمان علیه السلام به دنیا آمدند، این طفل را به امر حضرت عسکری علیه السلام بردند نزد پدر، ایشان امر کردند پسرم سخن بگو! ایشان به سبک حضرت عیسی علیه السلام به سخن گفتن پرداختند و به پدرانشان یکیک شهادت دادند و به خودشان رسیدند و از امامت خود هم یاد کردند. بعد دو فرشته آمدند و این قنداقهی چند ساعته را بردند به عرش أعلی. در آنجا خداوند عزّ و جلّ خطاب به این قنداقه بیانی فرمود که بسیار قابل تأمل است. فرمود: مرحبا به تو ای بندهی من! برای نصرت دین من و اظهار امر من و مهدی بندگان من. سوگند میخورم که به تو مؤاخذه میکنم و به تو عطا میکنم و به تو میآمرزم و به تو عذاب میکنم. بیان خداوند متعال که خطاب به ایشان تمام شد، دو ملک قنداقه را گرفتند و به نزد مادرش در زمین برگرداندند. یعنی خداوند به هر که لطف میکند به خاطر صاحب الزمان علیه السلام است. از هر کسی لطف خود را منع میکند به خاطر دشمنی و انکار آن فرد نسبت به امام زمان علیه السلام است.
برتری مقام امام زمان علیه السلام بر امامان از نسل امام حسین علیه السلام
اگر بخواهیم در روایات تفحص کنیم و مراتب معصومین علیهم السلام را با هم مقایسه کنیم. البته از یک جهت ایشان نور واحد هستند و حجت الاهی و مفترض الطاعة هستند. البته از جهتی هم با هم تفاوت در مقام دارند: «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ». در مقام ثانی که مقایسه مقامات ایشان با هم است و از عقل و درک ما بالاتر است و اگر خود ایشان نمیفرمودند، ما چیزی نمیفهمیدیم. رتبهی اول مربوط به پیامبر صلی الله علیه و آله و رتبهی دوم مربوط به امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت زهرا علیها السلام است.
رتبهی سوم مربوط به امام حسن علیه السلام است که روایات ما ایشان را از امام حسین علیه السلام بالاتر میدانند. رتبهی چهارم مربوط به امام حسین علیه السلام است و رتبهی بعد مربوط به امام زمان علیه السلام است که صریح چند روایت است که از فرزندان امام حسین علیه السلام امام زمان علیه السلام از بقیه افضل است: تاسعهم أفضلهم.
امام زمان علیه السلام برپاکنندهی وعدههای الاهی
امام زمان علیه السلام در میان کل حجج الاهی تنها کسی است که برپاکنندهی وعدههای الاهی و اجرا کنندهی مواعیدی است که خداوند به پیامبران و اولیا و مظلومان تاریخ عطا کرده است. این اجرا کننده، پیامبر علیه السلام و امیرالمؤمنین علیه السلام نیستند، بلکه اجرا را خداوند به ایشان عطا کرده است.
بینید قرآن میفرماید:«هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون» (توبه، ۳۳؛ صف، ۹).
خداوند پیامبر صلی الله علیه و آله را با دین حق به سوی بشر فرستاده و با هدایت همراه کرده است تا پیامبر صلی الله علیه و آله را بر همهی ادیان غالب گرداند اما این غلبه و چیرگی توسط خود ایشان نیست بلکه توسط فرزندشان امام زمان علیه السلام است. بنابراین، این بزرگترین افتخار و مزیت برای امام زمان علیه السلام است که انجاز وعدههای الاهی توسط ایشان انجام میشود. قرآن که در سورهی نور ۴ وعده به مؤمنین میدهد:
- خلافت جهانی (که حضرت داوود علیه السلام و حضرت سلیمان علیه السلام و امیرالمؤمنین علیه السلام به صورت جزئی و در بخشی از زمین داشتند، همان خلافت به طور کامل به امام زمان علیه السلام داده میشود.
- دینی را که از آن خداوند راضی است که همان دین روز غدیر است، آن دین را خداوند به قدرت و حاکمیت میرساند. ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام در همهی دنیا چیره خواهد بود.
- امنیت جهانی، دیگر خوفی وجود نخواهد داشت چرا که حکومت ایشان رغیبی ندارد و قانون اجرا میشود و فقر و جهل از بین میرود.
- همه خداپرست میشوند. بنابراین، برای اولینبار توحید به طور کامل در جهان اجرا خواهد شد. یعنی توحید به هدفش میرسد که «ما خلقت الجن و الإنس الا لیعبدون»
بوسهزدن جبرئیل به دست امام زمان علیه السلام
هنگامی که جناب جبرئیل ظهور امام زمان علیه السلام را از بام کعبه، در زمانی که کسی جز خداوند از آن با خبر نیست اعلام میکند فریادی میزند که همهی مردم دنیا میشنوند و همهی ایشان مفاد این صدا را میفهمند! حتی در روایت داریم که کسانی که خوابند (احتمالا در آن لحظه نصف مردم دنیا خوابند) میشنوند و میفهمند آنچه را که جبرئیل علیه السلام ندا میدهد. یکی از نشانههایی که زمینه را برای پذیرش مردم و نرمشدن دل ایشان برای امام زمان علیه السلام فراهم میکند، همین صیحهی آسمانی جناب جبرئیل علیه السلام است.
بعد از این کار، جبرئیل که طاووس ملائکه است از بام کعبه پایین میآید و بر دست امام زمان علیه السلام بوسه میزند. این روایت را ابن صباغ مالکی در کتاب الفصول المهمة که از کتب معروف و مهم اهل سنت است نقل کرده است. این روایت نشان میدهد که مقام امام زمان علیه السلام از همهی ملائکهی مقرب به مراتب بالاتر است.
اقتدای حضرت عیسی علیه السلام به امام زمان علیه السلام
بعد از اینکه ایشان ظهور کردند، حضرت عیسی علیه السلام از آسمان چهارم _ که بعد از فرارشان از دست کسانی که قصد جانشان را کرده بودند به آنجا عروج کردند _ نازل میشود. ایشان در نماز صبح به امام زمان علیه السلام اقتدا میکنند. شیعه و سنی مشترکا این روایت را نقل کردهاند. علامهی شوکانی دانشمند وهابی بزرگ یمنی کتابی دارد در اثبات تواتر روایات اقتدای حضرت عیسی علیه السلام به حضرت مهدی علیه السلام. یعنی این روایت در بین اهل سنت بسیار مشهور است. این روایت نشان میدهد که مقام امام زمان علیه السلام از پیامبران اولوالعزم مانند حضرت عیسی علیه السلام به جز پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله بالاتر است. علت هم معلوم است که مقام امامت فوق مقام نبوت است. حضرت ابراهیم علیه السلام به ترتیب اول عبد بود، بعد نبی شد، بعد رسول شد، بعد خلیل شد و بعد امام شد. پس مقام امامت از همهی مقامهای دیگر بالاتر است. اهل سنت که امامت را قبول ندارند، گیر میکنند که چه بگویند.
بعضی از ایشان یک توجیه دور از عقل ارائه میدهند که حضرت عیسی علیه السلام به جد امام زمان علیه السلام یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله از طریق او اقتدا میکند. توجیهی از این بیپایهتر نمیتوان سراغ داشت که کسی از ورای این همه قرن در نماز واجب به پیامبر صلی الله علیه و آله اقتدا کند. اصلا این کار با فقه اهل سنت سازگار است. چرا که این مسئله نشاندهندهی فضیلت و برتری ایشان است به همین دلیل نمیتوانند این مسئله را توجیه کنند. در روایات اهل سنت تعارفی هم ذکر شده که در روایات شیعه نیست. زمان نماز که میشود امام زمان علیه السلام به حضرت عیسی علیه السلام تعارف میکنند که شما بفرمایید و متقابلا حضرت عیسی علیه السلام به ایشان تعارف میکند. سرانجام امام زمان علیه السلام جلو میایستند و نماز میخوانند.
بعضی از افراد کماطلاع میگویند بخاری و مسلم روایات مهدویت را ندارند. اتفاقا دارند. هر دو این حدیث را از ابوهریره نقل کردهاند که «کیف أنتم إذا نزل ابن مریم فیکم و إمامکم منکم» یعنی حال شما چگونه است آن زمانی که حضرت عیسی علیه السلام از آسمان به زمین نازل میشود اما نه برای امامت و پیشوایی بلکه در آن زمان امام شما یکی از شما است یعنی حضرت مهدی علیه السلام.
ارزشمندی خدمت به امام زمان علیه السلام
جناب نعمانی شاگرد جناب کلینی رحمة الله علیه است که در تدوین و استنساخ کتاب کافی با کلینی رحمة الله علیه همکاری داشته است لذا به ایشان کاتب نعمانی گویند. او قبل از دورهی جناب صدوق رحمة الله علیه است. او کتابی دارد به نام الغیبة که از ارزشمندترین تکنگاریهای مهدویت بلکه اولین تکنگاری در این موضوع است. در این کتاب این روایت را از امام صادق علیه السلام نقل میکند که فرمودند: «لَوْ أَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَيَّامَ حَيَاتِي» اگر من زمان حیات و حاکمیت ایشان را درک میکردم، نه یک سال و دو سال، بلکه کل عمرم را به صاحب الزمان علیه السلام خدمت میکردم. مقام خادم برتر است یا مخدوم؟ مسلماً مقام مخدوم بالاتر است.
یک رمز این روایت در مباحث قبلی بود _ که امام زمان علیه السلام در میان نه فرزند معصوم سیدالشهدا علیه السلام برترند _ .
رمز دیگر روایت در این است که خدمت کردن و یاری امام زمان علیه السلام مقام بلندی است که ارزش فوقالعادهای دارد که امام صادق علیه السلام متقاضی این ارزش و مقام هستند. لذا قدر خدمات خود را به امام زمان علیه السلام در ایام جشنها و در ایام سال در کلاسها و در مقابله با دشمنان ایشان بدانیم که کم مقامی نیست. مقامی که حضرت صادق علیه السلام آرزوی این مقام را دارند. این روایت نشان میدهد که مقام امام زمان علیه السلام از حضرت صادق علیه السلام برتر است.
استحباب برپاخواستن هنگام ذکر لقب قیامکنندهی امام زمان علیه السلام
زمانی که دعبل خزاعی، شاعر اهل بیت علیهم السلام، به محضر امام رضا علیه السلام رسید برای اینکه در محضر ایشان قصیدهی خود را در شأن اهل بیت علیهم السلام تلاوت کند، آخرین بیت آن مربوط به امام زمان علیه السلام بود. در آن قصیده دعبل از حضرت مهدی علیه السلام با لقب قائم یاد کرده بود. و حضرت رضا علیه السلام با شنیدن این لقب به پاخواستند. این کار، الآن در بین شیعیان دنیا سنت است.
من به استانبول برای دیدن یکی از علمای علوی آنجا رفته بودم. علویها یکی از فرق شیعه هستند و باطنی هستند وبه ظاهر دین اعتنا نمیکنند. گفتم میخواهم در یکی از مجالس شما شرکت کنم. گفت اتفاقا میخواستم شما را به یکی از این مجالس دعوت کنم. روز هفتم محرم مجلس مفصلی داشتند که شاید ۱۰۰۰ نفر در آن شرکت کرده بودند. بعد از پایان مجلس، گوینده به یکیک چهارده معصوم سلام داد و همهی جمعیت هم همین کار را کردند. تا رسید به امام زمان علیه السلام، در این لحظه، همهی جمعیت دوبرابر شما حاضرین خم شدند دقیقا به حالت رکوع. به ایشان سلام کردند و برای ظهورشان دعاکردند و مجلس تمام شد. یعنی این سنت رضوی در کل جامعهی شیعه وجود دارد و اختصاصی به ایران ندارد. حضرت رضا علیه السلام این اکرام امام زمان علیه السلام را در زمانی انجام دادند که حدود ۵۵ سال قبل از میلاد امام زمان علیه السلام بود. این اکرام باز هم بیانگر فضیلت بلند امام زمان علیه السلام و برتری ایشان نسبت به معصومین دیگر از نسل امام حسین علیه السلام است.
بر گردن نداشتن بیعت هیچ ظالمی
ائمهی ما حتی شخص پیامبر صلی الله علیه و آله به دلیل ضعف و نقص یاران در مماشات و تحت حاکمیت ظلمه به ناچار زندگی میکردند. پیامبر صلی الله علیه و آله ۱۳ سال ظلم قریش را تحمل کرد. امیرالمؤمنین علیه السلام ۲۵ سال در تحت حاکمیت غاصبین خلافت زندگی کردند. امام مجتبی علیه السلام به ناچار با معاویه صلح کردند و حکومت را به ایشان واگذار کردند. حضرت سیدالشهدا علیه السلام گرچه در شش ماه آخر عمرشان با یزید جنگیدند ولی ۱۰ سال در زمان دولت معاویه با او مماشات کردند. بیعت طاغوتی مانند معاویه بر گردن امام حسین علیه السلام بود. باقی ائمه تا حضرت عسکری علیه السلام هم همین طور بودند. تنها معصومی که او بیعت هیچ ظالمی را بر گردن ندارد و از مماشات با همهی ظلمه آزاد است، امام زمان علیه السلام هستند و ایشان به این صفت مخصوصند.
زمانی که امام مجتبی علیه السلام به ناچار با معاویه صلح کردند که اگر چنین نمیکردند، معاویه شیعه را نابود میکرد و امامت را ریشهکن میکرد و الآن تشیع ما ریشه در صلح امام حسن علیه السلام دارد. خوارج که تندروهای آن زمان بودند، به خدمت امام حسن علیه السلام میآمدند و به خاطر صلح ایشان، به ایشان اهانت میکردند. حضرت مجتبی علیه السلام در جوابشان، مفصل فرمودند که بخشی از آن به این صورت است که آیا شما نمیدانید که همهی پدران ما در بیعت با طاغوت زمانشان بودند مگر آن شخصیتی که عیسی بن مریم علیهما السلام در نماز به او اقتدا میکند. یعنی چه میگویید؟! شما از من توقع مهدی را نداشته باشید. آن کسی که با هیچ ظالمی بیعت نمیکند، نه منم، نه پدرانم و نه فرزندانم. این مقام اختصاص به ایشان دارد. بنابراین، ویژگی عدم بیعت با طواغیت که یکی از ویژگیهای جنبی غیبت امام زمان علیه السلام است، مخصوص به ایشان است.
مَحبّت امام زمان علیه السلام و مَودّت ایشان
بنا بر آیهی مودت «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى» که در جواب کسانی نازل شد که میخواستند به ازای زحمات پیامبر صلی الله علیه و آله به ایشان پول و حقوق و مقرری معین کنند. قرآن به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور میدهد که به ایشان چنین جواب بده که من در قبال رسالت از شما اجر و مزد و پول نمیخواهم مزد و اجر رسالت من، جایگزین زحمات هدایت پول نیست، بلکه مودت و محبت ضروری و واجب نسبت خویشاوندان نزدیکم است که اولینشان امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت زهرا علیه السلام و آخرینشان حضرت مهدی علیه السلام است. ایشان قربای پیامبرند و به صریح این آیه مودت ایشان واجب است. تا اینجا مشترک بین همهی دوازده امام است. روایتی داریم از روایات قدسی که خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از نشان دادن انوار قدسی اهل بیت علیه السلام دربارهی امام زمان علیه السلام میفرماید که «يَا مُحَمَّدُ أَحْبِبْهُ فَإِنِّي أُحِبُّهُ وَ أُحِبُّ مَنْ يُحِبُّهُ» من که خدایم او را دوست دارم و دوستدار دوستداران اویم. یعنی در جمع ما، هر که صاحب الزمانیتر باشد، تقرب بیشتری به درگاه خداوند دارد. هر که بیشتر از امام زمان علیه السلام دم بزند بیشتر محبوب خداوند است. محبت قلبی هر کسی که بالاتر و بیشتر باشد، در مواقف برزخ و قیامت، مقام و منزلت بالاتری خواهد داشت. لذا محبت ایشان خاصتا در این روایت قدسی مورد توجه است.
مورد انتظار بودن امام زمان علیه السلام و فضلیت آن
در ایام غیبت فضیلتی بالاتر از انتظار ظهور امام زمان علیه السلام نداریم. عملی بالاتر از انتظار ظهور ایشان نداریم بلکه جهادی هم بالاتر از این کار نداریم. روایات این بحث آن قدر زیاد و روشن است که مشهور فرهنگ تشیع است: «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَج» یا «أفضل عبادة أمتي» یا «أفضل جهاد أمتي» انتظار الفرج. یعنی هیچ نماز شبی به پای انتظار نمیرسد. هیچ تلاوت قرآنی و هیچ امر خیر و بِر و معروفی از کمک به فقرا و یتیمان … به پای انتظار فرج نمیرسد. انتظار بالاترین اعمال و عبادات است.
انتظار چیست؟ کلمات روشن و بدیهی را اگر بخواهیم ترجمه کنیم، به روشنی آنها افزوده که نمیشود هیچ، بلکه ممکن است مبهمتر هم بشود. مثلا به شما بگویم: نور عبارت است از یک حقیقتی که کاشف از ظلمات است. ممکن است شما بگویید کاشف یعنی چی؟ ظلمت یعنی چه؟ این که بدتر شد! همان نور بهتر بود. یا بگویم آب مایعی است جاری برای رفع تشنگی در طبیعت! این عبارت از خود آب، فهمش مشکلتر است. انتظار را همه میفهمیم و نیاز به ترجمه نیست. کسانی که میگویند انتظار مذهب اعتراض، دارند یکی از آثار انتظار را به عنوان کل انتظار مطرح میکنند. این غلط است. انتظار همیشه اعتراض نیست. بلکه در بعضی شرایط اجتماعی، انتظار با اعتراض همراه است نه اینکه همیشه این طور باشد. انتظار ذات و مفهومش روشن است: بیصبری و ترقب یک فرد برای یک واقعه میشود انتظار. در خیابان میبینیم که رفیقمان ایستاده مرتب به ساعتش نگاه میکند، به راست و چپ نگاه میکند، زیر زبان دعا میخواند. از او میپرسیم که منتظر کسی هستی؟ از کجا این را فهمیدیم؟ از آنجا که بیصبری او را برای یک حادثه یا واقعه مشاهده کردیم.
انتظار فرج هم همین است که بیصبر حکومت و ظهور امام زمان علیه السلام باشیم. بیصبر برپایی حق باشیم. قلبا طالب و بیقرار آن باشیم. این انتظار که یک عمل قلبی است، افضل اعمال و عبادات و جهاد است. حالا این بیصبری و طلب قلبی بازتابهایی دارد که یکی از بازتابهایش دعا است. کسی که بیصبر ایشان باشد، برای ظهورشان زیاد دعا میکند. کما اینکه خود ایشان هم در توقیعی فرمودند: «وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ» برای تعجیل فرج زیاد دعا کنید!
اگر کسی در روز دو استکان چایی بخورد، آیا گفته میشود زیاد چایی خورده است؟ نه! فرض کنید که کسی در روز ۵۰ استکان چایی بخورد، میگویند زیاد میخورد. پس سالی یک بار یا ماهی یک بار یا هفتهای یک بار و یا حتی روزی یک بار، دعا کردن برای امام زمان علیه السلام زیاد دعا کردن نیست. کسی که در روز لااقل ۵۰، ۶۰ بار برای ایشان دعا کند. آن هم نه لقلقهی زبان انتظار یک امر قلبی است نه زبانی. یعنی قلب باید طالب این مطلب باشد و از سویدای دل باید آه کشید برای این موضوع. با هر صحنهی ظلمی که برخورد میکنید، وقتی در اخبار میشونید که فلانجا جنگ و خونریزی است فلانجا شیعه را کشتند و فلانجا انفجار است و فلانجا تفرقه است … باید به یادمان بیاید که اگر امام زمان علیه السلام ظهور بفرماید، همهی اینها مرتفع میشود. اینها باید یادآور انتظار ما از حکومت حق باشد. پس صفت انتظار را در خود افزایش دهید تا این برترین اعمال امت نصیبتان بشود.